سه‌شنبه

بهائیت...واژه ای ناآشنا برای مقامات رژیم

بهائیت دینی است که میرزا حسین‌علی نوری ملقب به بهاءالله در قرن ۱۹ میلادی در ایران بنیان گذاشت. پیشینهٔ دیانت بهائی که در ارتباط با شیخیه و بابیه بود، به شکل قرائتی درونی از مذهب تشیع شکل گرفت،اما استقلال رسمی آن در سال ۱۸۶۳ و با علنی‌کردن دعوت بهاءالله به «مَن یُظهِرُهُ الله» شکل گرفت.
بهائیان معتقدند که بهاءالله (۱۸۱۷–۱۸۹۲) جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و محمد است.بهاءالله در سال ۱۸۶۳ این دین جدید را اظهار کرد. شمار پیروان این آئین بیش از ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد شده‌است.با اینکه این شمار کمتر از ۰٫۲۲٪ جمعیت دنیاست ولی از نظر پراکندگی در کشورهای مختلف بعد از مسیحیت دومین دین جهان شمرده می‌شود. مرکز جهانی بهائیان در حیفا واقع شده‌است.
اعتقادات

خدا

بهائیان به خدایی معتقدند که یگانه، جاوید و خالق همه چیز است. این خدا به طور مستقیم در دسترس نیست ولی از طریق وحی با پیامبران ارتباط برقرار می‌کند که در این دین، پیامبر تجلی خداوندی است. تجدید دین از اصول این آئین استو یکتایی خداوند از آموزه‌های بنیادین دین بهائی است. خداوند در دین بهائی، غیرقابل ادراک، غیرقابل دسترس، منبع تمام وحی، ابدی، عالِم کل، کل، همه‌جا حاضر و قدیر توصیف شده‌است.
بهائیان معتقدند که درک مستقیم ذات خداوند غیرممکن است. اگر چه دسترسی مستقیم به خداوند امکان‌پذیر نیست، ولی بهائیان اعتقاد دارند که خداوند قصد و اراده خود را به اشکال مختلف معرفی می‌کند. او هر از گاهی چند با استفاده از فرستادگان خودش که در دین بهائی به آنها مظاهر ظهور الهی گفته می‌شود با بشر  مکالمه می‌کند. این مظاهر ظهور قصد دارند ادیان را در جهان اشاعه داده و برپا کنند. در آموزه‌های بهایی گفته می‌شود که خداوند بسیار بزرگ‌تر از آن است که توسط انسان‌ها به طور کامل درک شود وحتی تصویری کامل از وی به دست آید.

جهان پس از مرگ

بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح می‌دانند. از نظر بهاییان، حیات اصلی حیات روح است و جسم تنها به عنوان واسطه و ابزاری برای ترقی روح است.به اعتقاد بهائیان روح از جسم جداست و پس از مرگ، در عوالم روحانی به ترقی خود ادامه می‌دهد.بهائیان تعلق روح به  جسم را همانند ارتباط نور با آئینه می‌دانند، نوری که در آینه مشهود است از خود آینه نیست بلکه انعکاس نوری است که از منبع دیگر ناشی می‌شود، به همین سبب وقتی آینه می‌شکند نور همچنان باقی و برقرار است.

وحدت اساس ادیان

بهائیان دین را اولین موهبت در عالم می‌دانند زیرا تعالیم الهی را بر جمیع تعالیم دیگر مقدم می‌دانند و آن را سبب ترقیات و عزت انسان می‌دانند. یکی از اعتقادات دین بهائی، وحدت اساس ادیان است بدین صورت که اساس ادیان الهی یکی است و همگی در اساس مشترک می‌باشند. چون اساس همه ادیان اعتقاد به خداوند یگانه و زندگی بعد از مرگ و توجه به اخلاق پسندیده و نیکو و کمالات عالیه انسانی می‌باشد پس اساس همه ادیان الهی یکی است و تفاوت بین ادیان فقط در احکام و فروعات است و دلیل آن نیز رشد و تکامل و بلوغ بشر در طول زمان است و در هر زمان بنا به رشد فکری و عقلی بشر که رشدی نامحدود است، تعالیم و احکام الهی نیز متفاوت خواهد شد.
اگرچه ادیان و فرهنگ‌های مختلف دیدگاهی متفاوت دارند بهائیان معتقدند که این اختلاف نظرها در عین حال مربوط به یک پدیده واحد است تفاوت میان این ادیان و فرهنگ‌ها به بافت و فرهنگی که پیام در آن منتشر شده نسبت داده شده‌است. بهائیان ادیان بزرگ (وحتی کوچک) جهان که توسط مظاهر ظهور الهی و در زمانها و مکان‌های شکل گرفته‌اند را از یک منبع می‌دانند. بر اساس تعالیم بهائی، هیچ دین یا آئین و مذهبی را نمی‌توان برتر از دیگری دانست اما ادیان جدیدتر به شرایط زمانی و روحی انسان‌های کنونی نزدیکتر هستند. بهائیان بقیه ادیان را ادیانی الهی می‌دانند. بهاءالله در بسیاری موارد اذعان داشته‌است که زیرسوال بردن اعتبار هر یک از پیامبران گذشته معادل تکذیب همه ادیان (و دین بهایی) و همچنین تکذیب خداوند است.

مراتب هستی

از نظر آئین بهائی، عالم وجود نامتناهی است، ولی مراتب وجود متناهی هستند. این مراتب عبارت‌اند از:
  1. عالَم خلق یا مرتبهٔ عبودیت
    مرتبهٔ عبودیت (جهان هستی) مخصوص بندگان خدا است. این مرتبه نیز نامتناهی است؛ یعنی هر موجودی در آن می‌تواند بر کمالات خود بیفزاید، اما هیچ‌گاه به مرتبهٔ نبوت نمی‌رسد و از رتبهٔ عبودیت خود تجاوز نمی‌کند. مثلاً پترس هیچ‌گاه مسیح نمی‌شود.
  2. عالَم امر یا مرتبهٔ نبوّت
    مرتبه دیگر، نبوت است. این مقام مخصوص پیامبران است و واسطه‌ای میان عالم خلق (عبودیت) و عالم حق (ربوبیت) است و فیوضات خداوند (عالم حق) را به  عالم خلق منتقل می‌کند. مثل آینه‌ای که شعاع آفتاب را منعکس می‌نماید.
  3. عالَم حق یا مرتبهٔ ربوبیت
    مرتبه حق نیز از عهدهٔ تصور بشر خارج است و همان خداوند متعال است. این عالم مقدس و منزه است و هیچ صعود و نزولی در آن نیست. تنها راه ارتباط آن با این جهان عالم امر یعنی عالم پیامبران است.

آموزه‌های بهائی
  1. تعالیم بهائیان در ۱۲ سرفصل معرفی گردیده‌است. این تعالیم عبارت‌اند از:
  2. وحدت عالم انسانی
    به گفته شوقی افندی، تعالیم روحانی دین بهائی را می‌شود در یک تعلیم تلخیص کرد و آن «وحدت عالم انسانی» است و جز آن، همه تعالیم دیگر در حکم فروع و ملحقات و حواشی همین تعلیم اصلی اساسی است.
    1. تحری حقیقت
      یعنی هر فرد پس از رسیدن به سن بلوغ در دین بهائی که برای پسر و دختر یکسان و در سن ۱۵ سال تمام است باید شخصاً و بدون تقلید از دیگران حتی پدر و مادر خود، به جستجوی حقیقت پرداخته و عقاید خود مانند دین را انتخاب نماید.تعلیم تحری حقیقت فقط منوط به انتخاب دین نیست و هر فرد بهائی باید در  هر موردی به جستجوی حقیقت بپردازد.
    2. وحدت لسان و خط برای عالمیان
      یکی از تعالیم دین بهائی برای رسیدن به هدف این آئین که همانا وحدت عالم انسانی است، وحدت لسان و خط است. بدین صورت که باید جمیع ملل از اهل معارف و علوم با اتفاق نظر یک زبان را به عنوان زبان عمومی انتخاب کنند تا هر فرد فقط نیازمند یادگیری ۲۲ زبان باشد. یکی زبان وطنی که با که با قوم خود گفتگو کند و دیگری زبان عمومی که با اهل عالم محاوره کند؛ و دیگر محتاج یادگیری زبان سومی نباشد.
    3. ترک تعصبات جاهلیه
      بهائیان وجود تعصبات جاهلیه مانند تعصبات سیاسی، جنسی، نژادی، قومی و دینی را از بین برندهٔ بنیاد عالم انسانی می‌دانند.بهائیان احساس برتری را دلیل اصلی ایجاد تعصب می‌دانند.
    4. تساوی حقوق رجال و نساء
      بهائیان معتقدند زن و مرد هر دو انسانند و امتیازی از نظر انسانی برهم ندارند برای همین زن و مرد باید در جمیع حقوق اجتماعی برابر باشند. در مورد حقوق زن و مرد نیز نباید حقوق با وظایف اشتباه شوند. اعتقاد به تساوی حقوق، اعتقاد به تساوی وظایف نیست.بهائیان معتقدند که هیچ تفاوتی بین زنان و مردان نیست و فقط احتیاج به تربیت است و اگر هر دو یکسان تربیت شوند هیچ امتیاز برتری‌ای بین ان دو نخواهد بود. با این وجود نقاط تاریکی در این تساوی وجود دارد که تحریم عضویت زنان در بیت العدل، عدم توازن در دریافت حق‌الارث بین زن و مرد و نامساوی بودن مهریه زن روستایی و شهری از آن جمله‌اند.
    5. دین باید سبب الفت و محبت باشد
      بهائیان معتقدند که پیغمبران اصولاً برای برطرف کردن اختلافات بشر و به وجود آوردن الفت بین مردم ظاهر شده‌اند، لذا اگر دین هم که خود باید علاج اختلافات باشد سبب اختلاف و جنگ و جدائی شود، به گفته عبدالبهاء بی‌دینی بهتر از آن است.
    6. جهان بشری محتاج نفثات روح القدس است
      به این معنی‌است که نیاز روحانی فارغ از درجهٔ پیشرفت مادی‌است. بهائیان معتقدند انسان‌ها علاوه بر نیاز مادی نیازمند مواردی روحانی هستند که به وسیلهٔ پیامبران ممکن است و لذا نیاز به تجدید ادیان وجود دارد.
    7. دین باید مطابق علم و عقل باشد
      به این معنی که دین و علم و عقل با یکدیگر باید توافق کامل داشته باشد.
    8. صلح عمومی
    9. تعدیل معشیت همگانی و رفع مشکلات اقتصادی
    10. تعلیم و تربیت عمومی و اجباری
    11. تشکیل دادگاه کبرا بین‌المللی
احکام
احکام آئین بهائی از «کتاب اقدس» از آثار بهاءالله استخراج شده‌اند. اگر چه قوانین موجود در کتاب اقدس در جامعه امروزی قابل استفاده هستند، بهاءالله امکان استفاده از قوانین جدید با توجه به مقتضیات جامعه بهائی را فراهم آورده و این قوانین اندک اندک دراین آئین ظهور می‌کنند. رعایت قوانین شخصی مانند روزه و نماز در عین حالی که وظیفه‌ای جهانی هستند از وظایف شخصی فرد محسوب می‌شوند. این قوانین از چارچوبی ثابت که براساس مجازات و مکافات شکل گرفته‌باشد تشکیل نشده‌اند. برعکس این قوانین به عنوان بخش جبران ناپذیر فرایند ترقی روحانی انسان‌ها مطرح می‌شوند. در ادامه قسمتی از احکام «کتاب اقدس» که توسط شوقی افندی، تأکید شده آورده می‌شود:
  • پس از رسیدن به سن بلوغ در ۱۵ سالگی خواندن نماز بر هر بهائی واجب است. سه نماز اصلی وجود دارد که فرد حق انتخاب از میان آنها را دارد.
  • غیبت و افتراء حرام است.
  • بهائیان بالغ که از سلامت برخوردارند هر سال در آخرین ماه از تقویم بهائی، روزه می‌گیرند.
  • بهائیان از نوشیدن مشروبات الکلی و استفاده از داروهای روانگردان منع شده‌اند مگر آنکه دکتر استفاده از آنها را تجویز نماید.
  • رابطه جنسی فقط بین زن و شوهر مشروع است و همجنسگرایی حرام است.
  • قمار و استفاده از مواد مخدر مانند تریاک به شدت نهی شده و حرام است
عبادت‌گاه
بهاءالله بنیانگذار دین بهائی به پیروانش دستور می‌دهد که در هر شهری ساختمانی به بهترین صورت ممکن به نام خداوند ساخته شود و در آن به ذکر پروردگار پردازندبه این بناها مشرق‌الاذکار گفته می‌شود. مشرق‌الاذکارها در دین بهائی مختص بهائیان نمی‌باشد و هر کس با هر دین و  اعتقادی می‌تواند در آن به هر نوعی که علاقه و اعتقاد دارد، به دعا با خدای خود بپردازد. تقریباً هیچ طرح خاصی برای مشرق‌الاذکارها وجود ندارد.