یکشنبه

گزیده ای از تظاهرات دی ماه 1396


ابوالفضل قدياني، چهره مشهور و شجاع چپ اسلامي و زنداني سياسي دوران شاه و جمهوري اسلامي در بيانات خود مسئوليت شورش هايي که در ديماه گذشته کشور را تکان داد را متوجه رهبر علي خامنه اي دانسته است. مداخله نيروهاي سرکوبگر و سپاه پاسداران موقتا به تجمعات هزاران تظاهر کننده از طبقات مردمي که در بيش از ٧٠ شهر رخ داد پايان داده است. ٢٥ کشته، بين ٤ تا ٧ هزار بازداشتي بنابر برآوردها و ٣ تظاهر کننده کشته شده در زندان در وضعيت هايي مشکوک، ترازنامه اين روزهاي خشم است.
سردمداران رژيم اسلامي از جمله رهبر – مخاطب اصلي تظاهر کنندگان با شعارهايي چون «مرگ بر خامنه اي» يا «مرگ بر ديکتاتور» - و حسن روحاني رييس جمهوري «اعتدال گرا» از اين که توانسته اند «عوامل اغتشاش» - که آنها را اقليت نفوذي دشمن نظام در خارج و ايالات متحده، عربستان سعودي واسراييل مي ناميدند – را مهار کنند ابراز خرسندي کردند. با اين حال، دو روز پس از آغاز تظاهرات، روحاني در بيانات خود مشروعيت مطالبات مردمي – که به نظر او تنها جنبه اقتصادي نداشت، بلکه اجتماعي و سياسي نيز بود را پذيرفت. در عين حال، رييس جمهوري يکبار ديگر در برابر احکام رهبر سرفرود آورد که کوشيد مسئوليت درگيري هاي اجتماعي را به خارجيان نسبت دهد و تظاهر کنندگان را خرابکاراني در خدمت نيروهاي خارجي خواند.
احساس عميق بي عدالتي
بدون آن که بخواهيم استفاده ابزاري کردن دشمنان جمهوري اسلامي يا اپوزيسيون آن در خارج را نفي کنيم، شورش هاي خودجوشي که در آنها شماري از زنان جوان نيز مشارکت داشتند، بيانگر خواست تغيير در طبقات فرودست و بدنه پايين طبقه متوسط، هم در عرصه اقتصادي و هم در زمينه اجتماعي و سياسي است. مردمي که ضربه هاي مهميز بيکاري، بي ثباتي و بينوايي را بر پيکر خود حس مي کنند و چشم اندازي هم براي آينده ندارند، دستخوش احساس بي عدالتي ناشي از فساد و غارت ثروت ملي توسط اقليت حاکم هستند.
محمد نامجو، اقتصاددان ايراني که امکان شورش هاي گرسنگان و شهروندان به بي ثباتي کشيده شده (افراد بدون سرپناه، روستاييان مهاجر، بيکاران، کارگران روزمزد، ودست فروشان) را پيش بيني کرده بود در مصاحبه اي با تارنماي «اعتماد» گفت که تظاهرات اخير نخستين «شورش هاي طبقاتي» پس از انقلاب است (٢). درواقع اين تظاهرات با تظاهرات جنبش سبز درسال ١٣٨٨ تفاوت دارد. جنبش سبز سياسي، چهارچوب بندي شده و متشکل از طبقات متوسط شهري با رهبراني با خاستگاه رژيم اسلامي – که همچنان در حصر خانگي بسرمي برند – بود. اين کنشگران که از سرمايه هاي اجتماعي و اقتصادي برخوردار بودند، از خشونت اجتناب مي کردند، به تغييراتي مسالمت آميز نظر داشتند ومي کوشيدند برپايه مباني دموکراتيک نظام را از داخل و از راه برگزاري انتخابات تغيير دهند و در يک فضاي سياسي نهادينه شده مشارکت داشته باشند. چنين فضايي که پس از انقلاب وجود نداشته، رشته اي از گرايش ها را در نظام اسلامي به وجود آورد که مباني عقيدتي و منافع متفاوت و حتي متضادي داشتند، بيانگر امکان يک جايگزيني سياسي و دموکراتيک کردن نظام بود.
به عکس، تظاهرکنندگان ديماه ١٣٩٦ چيزي براي ازدست دادن ندارند و با کل نهادها و مسئولان نظام اعم از اصلاح طلب يا محافظه کار مخالفند. موضع گيري هاي اکثر چهره هاي اصلاح طلب – و در راس آنها محمد خاتمي – عليه تظاهر کنندگان، موجب سرخوردگي بزرگ راي دهندگاني شد که در بهار گذشته به اميد گشايش سياسي و اقتصادي به حسن روحاني راي دادند و بر امکان يک تحول تدريجي پايان داد. خطر کنوني عموميت يافتن مطالبات عدالت اجتماعي و تقاضاي بهينه سازي توزيع ثروت ملي، محدوديت قدرت اقتصادي – مالي و سياسي ساختارهاي انحصارگرايانه (وابسته به بيت رهبري، نهادهاي مذهبي و بنيادهاي تحت نظر رهبر انقلاب)، شفافيت، حفاظت از محيط زيست، رعايت آزادي هاي فردي و جمعي و جدايي دين از حکومت است. خواست ديگر برگزاري همه پرسي اي است که در آن نوع حکومت مورد نظر اکثريت راي دهندگان تعيين شود. راي دهندگاني که به نظر مي آيد اسلام را نفي نموده و خواستار برپايي يک «جمهوري ايراني» و نه اسلامي، هستند.
اشرافيت روحاني اي که نمي خواهد ببيند و بشنود
اشرافيت روحاني، که از پذيرش وجود مشکلات سياسي و اجتماعي در بطن نارضايتي هاي مردمي سرباز مي زند، تنها موجب تندترشدن گفتمان ها، مطالبات و رويکردها مي شود و جامعه را به دو قطب تقسيم مي کند؛ اقليت وابسته به دايره قدرت که از زمان انقلاب ثروتمند شده و اکثريتي که از موهبت درآمد نفت بهره اي نبرده است. تنش هاي رشديابنده مي تواند درعرصه منطقه اي و بين المللي اي که در آن ايالات متحده،اسراييل و عربستان سعودي عليه جمهوري اسلامي متحد شده اند موجب بي ثباتي کشور شود.
به خلاف محافظه کاران، که در محکوم کردن تظاهرکنندگان اتفاق نظر دارند، خيزش اعتراضي باعث بروز اختلاف نظر درميان اصلاح طلبان شده است: اکثريتي موسوم به ميانه رو درکنار قدرت قرارگرفته و شمار قليلي از آنها فاصله گرفته اند. محمد تقي فاضل ميبدي، مدرس حوزه علميه قم از جمله اين اقليت است. او پس از انتقاد شديد از کاظم صديقي، امام جمعه موقت تهران که تظاهرکنندگان را «آشغال» خوانده بود، مي گويد: «به نظر من روحانيت مردم را واقعا نمي شناسد و مشکلات و محروميت آنها را درک نمي کند. اگر امام جمعه تهران زير خط فقر زندگي مي کرد، چنين رفتاري نمي کرد. روحانيت از سطح زندگي خيلي مرفهي برخوردار است، هيچ فشار اقتصادي اي تحمل نمي کند و لذا با دشواري زندگي کساني که براي فرياد زدن از محروميت هاي خود به خيابان مي آيند آشنايي ندارد».
او همچنين از افزايش مهم پول اختصاص يافته به حوزه هاي علميه و نهادهاي مذهبي در بودجه جديد دولت انتقاد کرد. اين ارقام درحالي اختصاص يافته که از مبلغ تخصيص داده شده براي توسعه کشور کاسته شده و اين امر در دامن زدن به نارضايتي ها اثرگذار بوده است.
ابوالفضل قدياني هم به نوبه خود مي گويد:
«با آن که پرچمداران اصلاحات از گفتگو درباره اش اجتناب مي کنند، آشکار است که مقصر اصلي علي خامنه اي است. نهادهاي تحت کنترل او ٦٠ درصد از اقتصاد کشور را در اختيار دارند و بدون هرگونه مجازات به غارت ثروت ملي و دارايي هاي عمومي مي پردازند. او براي آن که امنيت خود را حفظ کند، دستگاه قضايي اي را ايجاد کرده که فاسدترين و گوش به فرمان ترين دستگاه در تاريخ معاصر کشور است. او براي حفظ سلطه استبدادي خويش، طبقات مولد اقتصادي را از بين برده و جوانان تحصيل کرده را به ترک کشور واداشته است. عطش پايان ناپذير او به قدرت ثبات کشور را غيرممکن ساخته و منابع سرمايه گذاري مولد را خشکانده است. او به رغم نظر مخالف مردم، ثروت اين ملت محروم را در سوريه و جاهاي ديگر خرج مي کند تا بتواند ديکتاتورهاي فاسد را بر سرير قدرت نگهدارد. اين ترازنامه فاجعه بار و تيره و تار و اين اشتهاي سيري ناپذير براي قدرت، هيچ اميدي براي مردم درباره تغيير رفتار و عملکرد اين فرد باقي نگذاشته است. بنابراين، حق مسلم مردم است که با استبداد مخالفت کنند و خواستار رعايت حقوق پايمال شده خود، چنان که اصل ٢٧ قانون اساسي مقرر کرده باشند. اين مطالبات مشروع است و اگر تظاهرات به خشونت کشيده شده، دليل آن عدم احترام قدرت حاکم به حق برگزاري تظاهرات است (...)».
تحريم ها و چنگ اندازي هاي اقتصادي
مسئولان نظام غالبا تحريم هاي بين المللي را منشأ همه نابساماني هاي اقتصادي معرفي مي کنند. اين تحريم ها که از ماه دسامبر ٢٠٠٦ به خاطر عدم شفافيت برنامه هسته اي عليه جمهوري اسلامي اِعمال شد، پس از توافق هسته اي موسوم به «برجام» در ژوييه ٢٠١٥، در ژانويه ٢٠١٦ تعليق شد و نقشي موثر در شکنندگي اقتصادي داشت. به اينها بايد تحريم هاي ايالات متحده را نيز افزود که به شدت بر روي معاملات بانکي و سرمايه گذاري هاي خارجي، به ويژه اروپايي سنگيني مي کند. روحاني روي اين سرمايه گذاري ها که قرار بود فناوري جديد با خود بياورد و صدها هزار شغل براي جوانان تحصيل کرده ايجاد کند، خيلي حساب کرده بود. اما، در وراي خصومت هاي ايالات متحده و فقدان حمايت اروپا، اقتصاد تحت تاثير عوارض شوم وجود يک بخش حکومتي ناکارآمد و ساختار انحصارگرايانه اي که بخش هاي بزرگي از آن را اداره مي کند، مانع به وجود آمدن يک بخش خصوصي مستعد جذب سرمايه هاي ايراني و خارجي مي شود.
سپاهيان پاسدار انقلاب، شبه نظاميان بسيجي يا حتي ارتش عادي و وزارت دفاع که از موهبت نفت بهره مي برند، در سال هاي گذشته به فعاليات هاي مالي و اقتصادي دست زده و با اين کار يک دولت در دولت به وجود آورده اند. اين ساختارها – به ويژه قرارگاه خاتم الانبياي سپاه پاسداران انقلاب – بدون رعايت مقررات برگزاري مناقصه، قراردادهايي چرب و نرم از دولت به دست مي آورند که در بخش هاي سوخت و نيرو، مخابرات، شبکه هاي جاده اي يا کارگاه هاي کشتي سازي و ساخت سدها است. رييس جمهوري هاي مختلف نتوانسته اند دامنه فعاليت هاي سپاه پاسداران انقلاب را محدود کنند. بنابر گفته رييس جمهوري عوام گرا محمود احمدي نژاد، اين «برادران قاچاقچي» از تحريم هاي بين المللي براي واردات غيرقانوني کالاها استفاده کرده اند. روحاني هم به نوبه خود از چنگ اندازي سپاه پاسداران انتقادکرده و در ژوئن گذشته گفت که بخشي از اقتصاد که در دستان «دولت بي تفنگ بوده» بوده به «دولت با تفنگ» انتقال يافته است
شورش خودجوش جوانان طبقات مردمي – که قرار بوده پشتيبان نظام باشند – عليه همه ساختارهاي قدرت (سياسي، اقتصادي، فرهنگي و عقيدتي) نگراني قيام عليه رژيمي را برانگيخته که ديگر جز در حرف نشاني از انقلابي و مردمي بودن ندارد. با اين حال گشايش سياسي مي تواند حاوي خطر داشتن عوارض غيرقابل کنترل باشد. از سوي ديگر، صادق لاريجاني، که در راس قوه فضاييه و از نزديکان رهبر است در ٢٢ ژانويه اعلام کرد که بهايي که معترضان براي شرکت در تظاهرات پرداخت مي کنند بالا خواهد بود. رهبر از روي ناچاري تظاهر به گشايش اقتصادي نموده و در همان روز فرمان داده که گزارشي درمورد امکان ايجاد محدوديت در فعاليت هاي غير مرتبط با کارهاي نيروهاي مسلح تهيه شود.
اين کار شايد بتواند موجب جذب سرمايه هاي اروپايي به ايران شود، ولي طبقات محروم و تظاهر کنندگان فرودستي که چيزي براي از دست دادن ندارند و براي نخستين بار به صورت مستقل و جدا از نخبگان اصلاح طلب و طبقه متوسط تحصيل کرده به ميدان آمده اند را آرام نخواهد کرد و آنها به اين ترتيب يک جبهه سياسي مستقل تشکيل داده اند.

سه‌شنبه

برابری یا نابرابری مسئله این است .

نقش، جايگاه و حقوق زنان در تاريخ و جوامع مختلف، همواره در پرده اي از ابهام بوده است.گذشته از سخن درباره ي فلسفه، ريشه ها و دلايل نابرابري ميان حقوق و آزادي هاي زنان و مردان، و بحث درباره ي آنكه اين ابهام زاده ي چيست(كه خود بحثي طولاني و مفصل را مي طلبد)، زنان رفته رفته بسياري از حقوق خويش را در طي تحولات جهان مدرن و دموكراتيزاسيون، بدست آوردند.اما مسأله ي زنان كه نيمي از جمعيت بشري را تشكيل مي دهند، همچنان در جوامع توسعه نيافته، كمتر توسعه يافته و گاه حتي در كشورهاي توسعه يافته نيز مطرح و پيچيده است.چرا كه بخش مهمي از مسائل زنان ريشه در فرهنگ، سنت ها، عرف و مذهب دارد.در هندوستان روزانه دهها دختر به خاطر نداشتن جهيزيه سوزانده مي شوند، در عربستان زنان حقوقي در حد حيوانات دارند، در حوزه ي بالكان، هزاران دختر به عنوان برده ي جنسي در خانه ها ي فساد وادار به تن فروشي مي شوند.در ايران، هزاران زن توسط همسران و پدران خود مورد آزار و شكنجه قرار مي گيرند.در خوزستان در سال ۱۳۴۵ زنان  توسط همسران خود و دهها دختر به خاطر مسائل به اصطلاح ناموسي، توسط برادر، پدر، دايي و ديگر مردان خانواده، به قتل رسيده اند.در ايلام، سالانه دهها زن و دختر به خاطر مسائل و مشكلات و تنگناها، خودسوزي مي كنند، در كردستان، سيستان و بلوچستان و جاي جاي ايران، موردي اينچنين وجود دارند.اين مسائل بويژه پس از انقلاب اسلامي و حاكم شدن قوانين و نگاه ايدئولوژيك شرعي-اسلامي بر قوانين مدني، شهروندي و به طور كلي قانون اساسي كشور، بيشتر و بيشتر شده است.يعني به نوعي در جمهوري اسلامي ايران، شاهد پسرفت در حوزه ي حقوق زنان در قوانين و نگرش رسمي كشور بوده ايم.نگاه و نگرش مردسالار و بسته ي اسلام به مسائل و حقوق زن، كه در قوانين ايران پس از انقلاب اسلامي 1357 تجلي يافت، وضعيت زنان و فعالان حقوق زنان را براي بهبود اوضاع خويش سخت تر كرده است.
 
 در نگاه اسلامي و قرآني، اساساَ زن جزو مايملك مرد به حساب مي آيد؛ در واقع، نخست پدر و سپس همسر، قيم و صاحب اختيار زنان محسوب مي شوند.وجود محدوديت هاي فراوان بر سر راه آزادي ها، حقوق فردي، اجتماعي و سياسي زنان در جمهوري اسلامي ناشي از حاكميت تفكر حوزوي و روحانيت سنتي بر سياستهاي كلان كشور است.ابتدايي ترين مسأله و حق فرديِ هر انسان، انتخاب نوع و سبك زندگي و پوشش است.در ايران تمامي زنان و دختران از سن 9 سالگي، اعم از مسلمان يا غير مسلمان، باورمند به حجاب يا غيرباورمند به آن، طبق قانون، به زور و اجبار وادار به پوشيدن حجاب مي شوند.دولت اسلامي، در انتخاب نوع روابط شخصي و مسائل خصوصي و فكري افراد دخالت و اعمال اراده مي كند.زنان براي داشتن روابط با مردان داراي محدوديتهاي زيادي هستند و شلاق و سنگسار، از كمترين مجازاتهاي اين روابط و مسائل است.زنان ايران براي برخورداري از مسائل پيش پا افتاده اي همچون ورزش كردن و حتي حضور در ورزشگاهها به عنوان تماشاگر، داراي محدوديت هستند.براي اثبات اين مسأله، در زير چند نمونه از گفته هاي مقامات بلندپايه ي سياسي و مذهبي ايران را نقل مي كنم؛

حجت الاسلام احمد خاتمی –عضو مجلس خبرگان رهبري و امام جمعه تهران- گفته است:"رئیس یکی از دانشگاه‌های تهران به دلیل جدا کردن کلاس‌های آقایان و خانم‌ها، چرا و با چه منطقی باید بازخواست شود؟ باید به این فرد مدال داد نه اینکه وی مورد بازخواست و اعتراض قرار گیرد که چرا تفکیک جنسیتی می ‌کنید." 
حجت الاسلام احمد جنتی- دبير شوراي نگهبان و امام جمعه تهران- در نماز جمعه تهران گفت:"نمی‌دانم چرا عده‌ای حاضر نیستند در این رابطه نه زیر بار شرع و نه زیر بار قانون بروند. اگر مسلمانید آیات قرآن چنین پیامی دارد. اگر در اسلامیت خود تردید دارید قانون را رعایت کنید. قانون می‌گوید عفاف و حجاب باید رعایت شود." 
به نقل از روزنامه ی همشهری مورخ 21 خرداد 1390: یکی از آخوندها به نام "علم الهدی" گفته است که بد حجابی و دوچرخه سواری خانم ها! در ایران و بویژه تهران گسترش پیدا کرده است. وی هشدار داده است که مسؤولانی که بی توجه هستند بدانند که در شب اول قبر، امام خمینی می آید و گریبان آنها را خواهد گرفت!!!!» 
جعفر شجونی –يكي ديگر از مقامات جمهوري اسلامي ايرن- گفته است:"کی گفته کنار هم بودن دختر و پسر هیچ مشکلی ایجاد نمی‌کند؟ مثل این می‌ماند که آتش را کنار بنزین بگذارند و بگویند: آتش نگیر... بعضی از خانم‌ها جوانان را آتش می‌زنند، آنها را تحریک می‌کنند، ارضا نمی‌کنند"...!
 
 زنان بر طبق قوانين مدني و خانواده در جمهوري اسلامي ايران، حق طلاق از همسر، حق خروج از كشور، حق كار كردن، حق حضانت فرزندان پس از 7 سالگي، را بدون رضايت شوهر ندارند.در قوانين ايران، حق ارثيه ي دختران نسبت به برادران خويش، از املاك و اموال پدر و مادر خود نصف است.زن، در صورت مرگ همسر خود، از اموال وي ارثي نمي برد! در قوانين جمهوري اسلامي ايران، در صورتيكه پدر يا پدربزرگ فرزند و نوه ي خويش را به قتل برساند، مجازات نخواهد شد؛ چرا كه اينان صاحب اختيار وي محسوب مي شوند. در صورت قتل يك زن، ديه اي كه به وي تعلق مي گيرد، نيمي از ديه ي يك انسان(يك مرد) است! در قوانين اسلامي، زن حتي براي ديدن پدر و مادر خويش، بدون اجازه ي شوهر، حق خروج از منزل را ندارد.
 
در باب حقوق سياسي، زنان در ايران، حق قاضي شدن و رئيس جمهور شدن را ندارند.چرا كه طبق باور ديني-اسلامي، عقل زنان به اندازه مردان كامل نيست و حتي شهادت دادن آنها براي مسأله اي، نصف شهادت يك مرد ارزش دارد.اسلام معتقد است كه عواطف زنان چيره بر عقلشان است، لذا براي قضاوت مناسب نيستند.نگاه دون به زن و توانايي هاي وي در اسلام و نگرش سنتي حاكم بر حكومت ايران، و گاه تعمد در واپس نگاه داشتن زنان، نابرابري هاي مختلف حتي در حوزه ي موقعيت هاي شغلي و ديگر موارد، شرايط اسفباري را براي آنان در ايران اسلامي بوجود آورده است.
 
 حال بايد انديشيد كه چرا بايد در قرن 21 در كشورم ايران، با كهنسالي و تاريخ ديرين، قوانين 1400 و اندي سال پيش سرزميني جاهل و واپس مانده حاكم باشد؟! قوانيني كه به تناسب شأن و جايگاه عرب جاهليت براي آنان آورده شد! چرا بايد كودكان، مردان و بويژه زنان بالنده ي كشورم تحت نابرابري ستمگرانه ي قوانين فاشيستي اين كيش و آيين و فرهنگ، باشند؟ چه توهيني از اين بدتر؟! معمولاَ رواست كه انسان از كسي كه برتر و پيشرفته تر و با قدمت تر از خود اوست، قانون و فرهنگ و آداب كسب مي كند نه از كساني كه به درجات از وي پايين ترند! بياييم كمي بينديشيم. براستي تا به حال با خود انديشيده ايم كه اسلام و اعراب براي ما چه به ارمغان آوردند كه خودمان نداشتيم؟ چه بر ما افزودند؟ چه درسي به ما دادند؟ كمي فارغ از تعصب و غيرت ديني، بينديشيم.همه چيز را سرسري و از روي ارادت نپذيريم. كه خرد برترين سرمايه ي آدمي است!
مرگ برحکومت اسلامی

جمعه

آمار اعدام ها در چهار ماه اول سال 96

١: اولین اعدام سال ۱۳۹۶ است که توسط گروه‌های حقوق بشری به ثبت می‌رسد درصبح روز سه‌شنبه ۱۵ فروردین ماه یک زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی تبریز اعدام شد.(این زندانی که “مروت عباسی” نام داشت متهم بود پدر زن خود را به قتل رسانده است. وی پیش از قتل به‌دلیل بیماری روانی از خدمت سربازی معاف شده بود.)
٢: صبح روز شنبه ۱۹ فروردین ماه یک زندان در زندان پارسیلون خرم‌آباد اعدام شد.(زندانی اعدام شده “مازیار گراوند” نام داشت که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود.)
٣: بنا به گزارش روابط عمومی دادگستری استان کرمان، یک زندانی که به گفته معاون دادستان مرکز استان کرمان مرتکب “دو فقره زنای به عنف، سه فقره عمل منافی عفت به عنف، دو فقره سرقت مقرون به آزار و هفت فقره ورود به عنف به منزل شهروندان” شده بود در زندان مرکزی کرمان اعدام شد.(در این گزارش هویت فرد اعدام شده “و. ف” ۳۲ ساله عنوان شده است.)
٤: ٢٣فروردین ماه حکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی تبریز اجرا شد. هویت این زندانی که از بند “روان درمانی” این زندان به سلول انفرادی منتقل شده بود «رحمان حسین پور، ۲۷ ساله اهل مرند» اعلان شده است.
٥: بنابه گزارش ایسنا، صبح روز پنجشنبه ۲۴ فروردین ماه یک زندانی که متهم بود ۲۲ دی ماه سال گذشته ۶ شهروند را از دو خانواده به قتل رسانده است در محله فوتبال (منطقه کوی علی‌بن ابیطالب) در حضور مردم به‌دار کشیده شد.
٦: بنابه گزارش روزنامه خراسان، صبح روز یک‌شنبه ۲۷ فروردین ماه حکم اعدام جوان ۲۲ ساله‌ای در زندان مرکزی مشهد به اجرا درآمد.
این جوان که “مقداد” نام داشت متهم بود ۳ سال پیش در یکی از روستاهای تربت حیدریه در طی یک نزاع که در حمایت از برادرش درگیر آن شده بود جوان ۲۶ ساله‌ای را به قتل رسانده است.
٧: روز ، سه‌شنبه ۲۹ فروردین ماه دو زندانی در زندان مرکزی تبریز اعدام شد.(این زندانی که هویت وی “وحید فتح الله آستانی” ۲۸ ساله اعلان شده است به اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود.زندانی دوم نیز با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود و نام کوچکش “علی اکبر” بوده است.)

٨: صبح روز یک‌شنبه ۲۷ فروردین ماه یک زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی بندرعباس اعدام شد.(هویت این زندانی “محمد ساجدین” ۳۷ ساله و اهل کوهبان کرمان اعلام شده است.)
٩: در سحرگاه روز سه شنبه ۲۹ فروردین ماه در زندان عادل آباد شیراز داد. حکم قطع دست این زندانی که قسمتی از محکومیت او بود حدود ده روز قبل در محل همین زندان به اجرا درآمده بود.(این زندانی “حمید معینی” نام داشت و متهم بود در سال ۱۳۹۳ مرتک قتل یک زن باردارد و برادر وی و همچنین سرقت طلاهای آنان شده است.)
١٠: بنابه اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، صبح روز جاری، چهارشنبه ۳۰ فروردین ماه هفت زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بودند در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند.(“محسن بابایی”، “فرزاد قهرمان” و “سیامک شفیعی” نام سه تن از اعدام شدگان می‌باشد.
١١: روز پنج‌شنبه ۳۱ فروردین ماه یک زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود در زندان بروجرد اعدام شد.(این زندانی که “محمود ترابی” نام داشت از هشتسال پیش در زندان بسر برده بود.
(١٧نفر در ارديبهشت ماه)
١: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۶: یک جوان ۲۱ ساله بامداد شنبه ۲ اردیبهشت ماه در شهر بابل به دار آویخته شد.
٢: به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، دادستان عمومی و انقلاب مرکز مازندران از اجرای حکم یک زندانی در ملأ عام در شهرستان بابل خبر داد.(بنا به این گزارش هویت فرد اعدام شده “ح. ر” ۲۱ ساله عنوان شده که به اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) در ملأ عام محکوم شده بود. تهران نیوز نیز گزارش داد که این زندانی اهل کمانگر کلای بابل بود که یک سال و نیم پیش در پی یک نزاع خیابانی مرتکب قتل جوانی به نام “ف_ر” شده بود.
٣: روز شنبه ۲ اردیبهشت ماه یک زندانی در زندان پارسیلون خرم‌آباد (استان لرستان) اعدام شد. هویت این زندانی که با اتهام «حمل و نگهداری ۷ کیلو گیرم مواد مخدر از نوع شیشه» به اعدام محکوم شده بود «مهدی (مهتی) میرزایی» ۲۹ ساله اعلان شده است.
٤: بنابه گزارش تارنمای رسمی خاورستان به نقل از یک منبع آگاه در داگستری استان، یک جوان ۲۷ ساله با اتهام تجاوز به عنف در زندان مرکزی بیرجند (خراسان جنوبی) اعدام شده است.
٥: صبح روز یک‌شنبه ۱۰ اردیبهشت ماه یک زندانی که با اتهام قتل عمد به قصاص نفس محکوم شده بود در زندان مرکزی همدان اعدام شد(هویت این زندانی “عمران عسکردشت” ۳۰ ساله و اهل همدان احراز شده است.)
٦: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶: هشت زندانی شامل دو زن که غالباً با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بودند در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند و پنج تن، از جمله مهدی بهلولی با اخذ مهلت یا رضایت به سلول‌های خود بازگشتند.
٧: بنابه اطلاع سازمان حقوق بشر ایران، صبح روز جاری، چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه حکم اعدام هشت زندانی که عمدتاً با اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بودند در زندان رجایی شهر کرج به اجرا درآمد.(هویت احراز شده زندانیان مرد اعدام شده عبارت است از: “مازیار علایی بخش”، “جبار ملاهاشمی”، “شایان شاد دل”، “محمد جگرکی”، “محمود بیات” و “علی مالکی”.)
٨:بنابه گزارش رکنا، صبح روز پنج‌شنبه ۱۴ اردیبهشت ماه یک زندانی که با اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود، در زندان مشهد اعدام شد.
در این گزارش آمده که این زندانی حدود ۵ سال پیش زمانی که حدود ۲۵ سال سن داشته است یکی از بستگانش را در طی یک نزاع که بر سر جذب مشتری روی داد به قتل رسانده بود.
٩:اردیبهشت ماه دو زندانی در زندان مرکزی مشهد اعدام شدند. اولین زندانی ۳۵ سال سن داشت و به اتهام قتل یک مرد ۵۰ ساله در نزاعی که اواخر اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ به وقوع پیوست به اعدام محکوم شده بود.
زندانی دوم “م. م” ۲۷ ساله، متهم بود در طی یک نزاع خیابانی که در خرداد ۱۳۹۳ به وقوع پیوست جوان ۱۸ ساله‌ای را به قتل رسانده است.
١٠:بنابه گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، صبح روز سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ماه یک زندانی به‌نام “داوود فاطمی‌نسب” در زندان مرکزی تبریز اعدام شد. این زندانی اهل تبریز بوده و سه سال پیش به اتهام قتل عمد بازداشت و در نهایت به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود
( ١٩نَفَر در خرداد ماه)
١: بنابه گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، صبح روز سه‌شنبه ۲ خرداد ماه پنج زندانی که با اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بودند در زندان مرکزی تبریز اعدام شدند.(این گزارش هویت سه تن از این زندانیان را “کاظم حجاجی”، “سید علی موسوی” و “جابر فخری” اعلان کرده است.)
٢: در گزارشی دیگر به نقل از “نه به زندان نه به اعدام” که به تأیید سازمان حقوق بشر ایران نیز رسیده است، صبح روز سه‌شنبه ۲ خرداد ماه یک زندانی به نام “داور همدرد” در زندان مرکزی اردبیل اعدام شد. این زندانی با اتهام مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود.
٣: در تاریخ دوشنبه ۱ خرداد ماه نیز دو زندانی دیگر در زندان مرکزی زاهدان به سلول انفرادی منتقل شدند تا حکم اعدام در مورد ایشان اجرا شود. این دو زندانی که یکی با اتهام قتل و دیگری با اتهام مواد مخدر به اعدام محکوم شده‌اند “عبدالکریم شهنوازی” و “سعید هود” نام دارند.
٤: خرداد ماه یک زندانی در زندان ندامتگاه مرکزی کرج اعدام شد. این زندانی متهم بود که فروردین ماه سال ۱۳۶۷ یک پسر ۱۲ ساله را در شهر قدس (قلعه حسن خان) با ضربات چاقو به قتل رسانده.
وی پس از سه روز بازداشت و پس از دستگیری در شعبه اول دادگاه کیفری وقت کرج محاکمه و به اعدام در ملأعام محکوم شد، اما یک سال و نیم بعد و زمانی که فقط سه روز به اجرای حکم این زندانی مانده بود او به همراه یک زندانی اعدامی دیگری، با تخریب یکی از کولرهای زندان کچوئی کرج گریختند.
سرانجام بعد از ۲۸ سال، متهم که پا به میانسالی گذاشته و با زنی ازدواج کرده و صاحب فرزندانی شده بود، اوایل اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در یکی از بوستان‌های شهرستان سرآسیاب ملارد بازداشت و مجدداً به زندان منتقل شد.
پیش‌تر یک وبسایت رسمی در خصوص خبر بازداشت این زندانی نوشته بود که وی در زمان ارتکاب قتل ۱۶ سال سن داشته و “اصغر” نام دارد.
٥: روزنامه خراسان، صبح روز سه‌شنبه ۲ خرداد ماه دو زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بودند در زندان مرکزی مشهد اعدام شدند.(هویت یکی از اعدام شدگان «ح. ن» ۴۲ ساله عنوان شده است که مدت ۱۷ سال نیز در زندان بسر برده بود.)
٦: ٤ خرداد ماه یک جوان ۲۳ ساله در زندان مرکزی بیرجند (خراسان جنوبی) اعدام شد. این زندانی به اتهام آدم ربایی به ۱۵ سال زندان و به اتهام تجاوز به عنف به اعدام محکوم شده بود.
٧: بنابه گزارش تابناک، صبح روز پنج‌شنبه ۴ خرداد ماه یک زندانی به نام “حجت الله تدرو” در زندان دیزل آباد کرمانشاه اعدام شد. این اعدامی پیش از بازداشت چندین دوره قهرمان مسابقات قهرمانی کشور در رده‌های سنی مختلف و نفر اول نیروهای مسلح و حتی انتخابی تیم ملی بزرگسالان شده بود
٨: صبح روز جمعه ٦خرداد زندان مرکزی ارومیه شاهد اجرای حکم اعدام سه زندانی بود که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند.(اسامی این سه زندانیان که روز پنج شنبه از بندهای مختلف این زندان به سلول انفرادی منتقل شده بودند، “صلاح الدین شفیع کیا”، “رمضان مختاری” و “عثمان حسنی” اعلام شده است.)
٩: صبح روز چهارشنبه ۳ خرداد ماه یک زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود در زندان زنجان به دار کشیده شد.(هویت این زندانی “عبدالله قادرزاده” ۳۴ ساله و اهل نقده احراز شده است.)
١٠: بنابه گزارش رکنا، صبح روز یکشنبه ۷ خرداد ماه یک زندانی که به اتهام تجاوز به عنف به اعدام محکوم شده بود، در ملأ عام در شیراز اعدام شد. این زندانی متهم بود که سال ۱۳۸۵ در تجاوز به یک زن مشارکت داشته است.
١١: روز جمعه ۵ خرداد ماه حکم اعدام یک زندانی که با اتهام “حمل و نگهداری ۸۵۰ گرم هرویین” به اعدام محکوم شده بود در زندان پارسیلون خرم‌آباد به اجرا درآمد.(هویت این زندانی “مرتضی سنایی” ۵۵ ساله، اهل شیراز اعلان شده است)
١٢: در تاریخ ۲ خرداد ماه حکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی بوشهر واقع در استان بوشهر به اجرا درآمد. این زندانی که با اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود از ۱۰ سال پیش در زندان بسر می‌برد.(هویت فرد اعدام شده “احمد دلواری احمدپور” حدوداً ۳۰ ساله، فرزند مهدی اعلان شده است.)
١٣: صبح روز جمعه ۵ خرداد ماه یک زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود در زندان مراغه اعدام شد.
هویت این زندانی “فخرالدین روشنی” اهل ماکو احراز شده است. وی سال ۱۳۹۱ زمانی که ۳۴ سال داشت بازداشت شده بود.
همچنین پیش از سپیده دم روز شنبه ۶ خرداد ماه نیز یک زندانی در زندان میناب اعدام شد. هویت این زندانی “افشار بیگلو” ۳۱ ساله و اهل ارومیه احراز شده است
( ٦٨نَفَر در تيرماه اعدام شدند)
١:یک شنبه ۱۱ تیر ماه، یک زندانی در زندان مرکزی
زنجان اعدام شد. هویت این زندانی “عباس سوقی” ۳۸ ساله، اهل قزوین احراز شده است
٢: روز شنبه ۱۰ تیر ماه حکم اعدام سه زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند در زندان مرکزی رشت به اجرا درآمد.
(هویت زندانیان اعدام شده “صلاح الدین پار” اهل ارومیه، “جعفر سعدانلو” و همسرش هردو اهل قوچان احراز شده است (نام همسر جعفر سعدانلو تا لحظه تنظیم این خبر مشخص نشده است).)

٣: تیر ماه ۱۳۹۶: سه زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند در زندان مرکزی اصفهان و یک زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی زاهدان اعدام شدند.(هویت این سه زندانی که توسط سازمان حقوق بشر ایران احراز شده عبارت است از: “امید محمدزاده” با اتهام ١ کیلوگرم شیشه، “سیدرضا موسوی” با اتهام ٨٠٠ گرم شیشه و فردی با نام کوچک “سید رضا” با مقدار نا مشخصی مواد مخدر.)
٤: بنا به گزارش فارس و به نقل از روابط عمومی دادگستری استان کرمان، صبح روز دوشنبه ۱۲ تیر ماه یک زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی کرمان اعدام شد.
٥: ١٣تیر ماه دو جوان در ملأ عام در خیابان آبشار شهر تربت حیدریه اعدام شدند.
این دو جوان ۲۶ و ۳۰ ساله متهم بودند مرداد ماه سال ۱۳۹۳ وارد منزلی در یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان تربت حیدریه شده و مرتکب تجاوز به عنف شده‌اند.
٦: صبح روز گذشته، سه‌شنبه ۱۳ تیر ماه حکم اعدام یک مرد در زندان قائمشهر به اجرا درآمد.
٧: ١٤ تیر ماه ۱۳۹۶: صبح روز جاری ۸ زندانی که عمدتاً با اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بودند در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند.(هویت چهار تن از این زندانیان که توسط سازمان حقوق بشر ایران احراز شده عبارت است از: قهرمان عباسپور بند ۱، عباس یوسفی بند ۳، ناصر آوانگاه و امید رستمی.)
٨: صبح روز چهارشنبه ۱۴ تیر ماه دو زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بودند در زندان مراغه اعدام شدند.(هویت زندانیانن اعدام شده «حجت ایمانی» ۳۴ ساله و «جعفر سید رسولی» ۳۶ ساله و هر دو اهل شهرستان مرند احراز شده است.)
٩: روز ۱۷ تیر ماه حکم اعدام چهار زندانی در زندان مرکزی ارومیه به اجرا درآمد.(این چهار زندانی که همگی با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند، «خلیل موسوی کوسی»، «میرحاج عبدی»، «خیرالدین مشمول» و «صوفی کلونک‌زاده گنگچین» نام داشتند)
١٠: روز یک‌شنبه ۱۸ تیر ماه حکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی اراک به اجرا درآمد.(هویت وی «ولی عابدی» احراز شده است که با اتهام نگهداری ده کیلو گرم هروئین به اعدام محکوم شده بود.)
١١: دوشنبه ۱۹ تیر ماه، حکم اعدام یک زندانی در زندان مهاباد به اجرا درآمد.( این زندانی که هویت وی «شیخ مراد ابراهیمی» احراز شده است با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود)
١٢: روزدوشنبه ۱۹ تیر ماه حکم اعدام دو زندانی در زندان مرکزی گرگان به اجرا درآمد.(هویت این دو زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند «سعادت الله نوری» ۵۰ ساله و «محمدتقی سراوانی» ۳۲ اعلان شده است.)
١٣: صبح روز ٢١تير ماه حکم اعدام دو زندانی در زندان مرکزی ارومیه که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند به اجرا درآمد. (این دو زندانی «ماشاالله صیادنوین» و «محمدرضا صادقی» نام داشتند.)
١٤: روز یک‌شنبه ۱۸ تیر ماه دست‌کم ۱۰ زندانی در زندان تایباد اعدام شدند. این زندانیان همگی با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند.(هویت چهار تن از اعدام شدگان «ناصر کریمی»، «محمود تیموری»، «ابوالفضل مخته باز» و «احمد شیخی» احراز شده که سه تن اول در یک پرونده به اعدام محکوم شده بودند)
١٥: سه‌شنبه ۲۰ تیر ماه دو زندانی در زندان مرکزی سمنان اعدام شدند. این دو زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند اما این گزارش به هویت ایشان اشاره‌ای نکرده است.
١٦: چهارشنبه ۲۱ تیر ماه، حکم اعدام دو زندانی در زندان مرکزی همدان به اجرا درآمد. این دو زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند
١٧: چهارشنبه ۲۱ تیر ماه حکم اعدام شش زندانی در زندان رجایی شهر کرج به اجرا درآمد.
این زندانیان عمدتا با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بودند .(هویت سه تن از اعدام شدگان «محمد همه‌وند» از بند ۱. «حمید اسلامی» از بند ۲ و «محمد شیرزاد» احراز شده است.)
١٨: روز چهارشنبه ۲۱ تیر ماه، یک زندانی با اتهامات نامعلوم در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد.
هویت این زندانی «محمد شهنوازی» فرزند حاج حسن اعلان شده است.
١٩:۲۴ تیر ماه ۱۳۹۶: حکم اعدام ٥ زندانی در زندان مرکزی ارومیه که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند به اجرا درآمد. این دو زندانی «ماشاالله صیادنوین» و «محمدرضا صادقی» نام داشتند که هر دو از بند ۱۵ این زندان به سلول انفرادی منتقل شده بودند.
٢٠: در ۲۴ تیر ماه حکم اعدام سه زندانی در زندان مرکزی خرم آباد به اجرا درآمد.(هویت یکی از این زندانیان «نجم‌الدین صفی‌پور» احراز شده که با اتهام ۱۲ کیلو ماده محرک شیشه به اعدام محکوم شده بود.)
٢١: بنا به گزارش کمپین فعالین بلوچ، صبح روز پنج‌شنبه ۲۲ تیر ماه یک زندانی بنام «شریف ریگی» در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد. وی که با اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود، روز یک‌ششنبه ۱۸ تیر ماه جهت اعدام به بند قرنطینه (سلول انفرادی) منتقل شده بود.
٢٢: روز شنبه ۲۴ تیر ماه در زندان مركزي زاهدان سه زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر اعدام شدند.(هویت این زندانیان «شیخ محمد بلوچزهی» ۵۰ ساله، «کبیر دهقانزهی» ۲۱ ساله و «دادمحمد دهقانزهی» اعلان شده است.)(«دادمحمد دهقانزهی» و «کبیر دهقانزهی» از بلوچ‌های تبعه کشور پاکستان بوده‌اند که ۸ سال پیش بازداشت شدند.)
٢٣: روز، دوشنبه ۲۶ تیر ماه حکم اعدام چهار زندانی در زندان مرکزی اصفهان به اجرا درآمد.(«سعید دیاگر» و «مرتضی برقمی» نام داشتند و به ترتیب با اتهام ۸۰۰ گرم هروئین و دو و نیم کیلوگرم هروئین به اعدام محکوم شده بودند.
پی‌نوشت:
١: لازم به ذكر است تمامی اين آمارها طبق آمار و گزارش‌های خبرگزاری‌های مختلف جمع‌آوری شده است. از جمله خبرگزاری هرانا و سازمان حقوق بشر ايران و بنياد برومند و نویسنده گزارش تنها آنها را گردآوری کرده و کلیه لينک‌های متعلق به افراد شده در خبرگزاری هرانا و سازمان حقوق بشر موجود است.
٢: در هر كدام از اين ماه‌ها با بخشش اعدام و مجازات از طرف والدين قصاص و موارد ديگری انجام شده است.
٣: همچنين احتمال اينكه اعدام‌هایی مخفيانه صورت گرفته باشد دور از انتظار نيست و بعضی گزارش‌ها در اين مورد شايد درج نشده باشد و يا خود حكومت جمهوری اسلامی ايران إعلام نكرده باشد.
منابع :
بنیاد برومند، تارنگارتخصصی حقوق بشر درایران، عفو بین الملل، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، خبرگزاری هرانا کانون مدافعان حقوق بشر کردستان، کردپا، کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، رادیو کوردانه، آژانس خبری موکریان، سازمان حقوق بشر ایرانن، ماف نیوز، شبکه حقوق بشر کردستان، آسو روژهلات، روژی کورد، سنی نیوز، هنگاو، کوردستان میدا و کورد و کودستان، روژ نیوز، کانون حمایت از خانواده جان باختگان، بگونه، کانون مدافعان حقوق بشر در ایران، کمپین فعالین بلوچ، رادیو فردا، صدای آمریکا، بی بی سی فارسی، کیهان لندن، کیهان نوین، رادیو زمانه، رادیو فرهنگ، حزب کمونیست، گزارشگران بدون مرز، آزادی بیان، کمپین بین المللی نه به اعدام، ایران پیک، سایت میهن، زیتونه، دویچه وله، العربیه فارسی، جوانه ها، نه به زندان نه به اعدام،، سازمان حقوق بشر کردستان.آژانس خبر ایران، آزادی بیان، صدا نیوز، سازمان دیدبان حقوق بشر، تحلیل روز، سایت سویدوند وابسته به ژنو، خودنویس، دیدگاه، عرفان نیوز، خبرگزاری صدای مسیحیان، سحام نیوز، سحبانیوز، روژهلات تایمز، شورای شمس، زاگرس پوست، خبر گر، سایت راه کارگر، سایت ملیون ایران، خبر کلمه فارسی، کانال نور، وصال حق، کانال توحید، خبرنگاران آزاد کردستان، سایت بهانیوز، پژواک ایران، گُویا نیوز، سایت عصرآنارشیسم، جنگ خبر، همبستگی ملی، عصر نو، مجاهدین خلق، ایرانگولبال، خبر نامه ملی ایرانیان، فضوله محله، نشریه راوی، اسرائیل تایمز

دوشنبه

تظاهرات ....

تظاهرات ۱۳۹۶ ایران مجموعه اعتراضات رهبری‌نشدهٔ مردمی و ضدحکومتی در سراسر ایران است. که از ۷ دی ۱۳۹۶ (۲۸ دسامبر ۲۰۱۷) از مشهد و شهرهای بزرگ استان خراسان آغاز شد. فراخوان شرکت در این تظاهرات که در آغاز «نه به گرانی» (پویش اعتراضات و تجمع مردمی) و اعتراض به سیاست‌های دولت حسن روحانی نامیده شد، در شبکه‌های اجتماعی انجام گرفت،ابتدا با خواست‌هایی اقتصادی، علیه فساد گستردهٔ دولتی-حکومتی و میزان بالای بیکاری بود؛ اما با فراخوان‌های بیشتر، دامنهٔ همگانی آن فراتر از مشکلات اقتصادی رفت و مخالفت‌ها با نظام سیاسی ایران به‌ویژه علیه ولایت فقیه و مقام‌دار آن، علی خامنه‌ای را نیز دربرگرفت.
«تنفر» از جمهوری اسلامی در میان معترضین یکی از عوامل اصلی این اعتراضات در نظر گرفته شده و اقدامات و شعارهای ساختارشکن و تخریبگر نشان از وجود «تنفر» دارد.«نداشتن مطالبه مشخص»، «شروع حرکت از پیرامون به مرکز» از دیگر خصلت‌های این اعتراضات است. از دیگر ویژگی‌های مهم این اعتراضات این است که برخلاف سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸، اصلاح‌طلبان پشت آن نبودند.گستردگی و پراکندگی در کشور و ماهیت ضدحکومتی، از ویژگی‌های آن هستند.
این تظاهرات بی‌بهره از ساختار رهبری توصیف شد. نیرویی متوازن‌کننده که بتواند نقش واسطه را میان معترضان و حکومت بازی کند وجود نداشته‌است.بنابراین معترضان در وسط خیابان تصمیم می‌گرفتند که چه شعاری بدهند و تا کجا پیشروی کنند. بعضی از  دیدگاه‌ها بیان کردند که دغدغه‌های اصلی تظاهرکنندگان مشکلات روزمرهٔ اقتصادی است اما بنظر می‌رسد از نظر برخی تظاهرکنندگان کوچکترین مسائل هم در چارچوب تنگ سیاسی نظام حاکم قابل حل نیستند.
طبق اعلام برخی رسانه‌ها تعیین شمار معترضان امکان‌پذیر نیست. عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، بر اساس گزارشی که از سویشورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تهیه شده و با استناد به گزارش‌های دستگاه‌های اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی، عوامل نارضایتی‌ها را داخلی و بدون هیچ‌گونه دخالت از خارج کشور عنوان کرد، او گفت یک جرقه کافی است تا اعتراضات شعله‌ور شود.
رحمانی فضلی تعداد بازداشت شدگان را بیش از ۵ هزار نفر خواند و گفت تظاهرات به سرعت در روزهای ابتدایی به ۱۰۰ شهر رسید و در ۴۲ شهر هم درگیری اتفاق افتاد. طی این تظاهرات گسترده ۶۰ دفتر امام جمعه در سراسر کشور تخریب و به آتش کشیده شد.
در ۷ دی تجمع‌های اعتراضی با عنوان «نه به گرانی» گزارش شد. براساس برخی فیلم‌های انتشاریافته در شبکه‌های اجتماعی، تجمع اعتراضی در مشهد به‌دنبال واکنش نیروهای انتظامی به خشونت کشیده‌شد و مأموران برای متفرق کردن تجمع‌کنندگان از ماشین آب‌پاش و گاز اشک‌آور استفاده کردند.برخی از حامیان حسن روحانی می‌گویند فراخوان اولیه تجمع پنجشنبه مشهد را طرفدارانابراهیم رئیسی، رقیب حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و متولی آستان قدس رضوی داده‌اند، اما پس از آن قشرهای دیگری به تجمع پیوسته‌اند. گزارش ایسنا از این تجمع بیان می‌کند که مربوط به سپرده‌گذاران برخی مؤسسات مالی و اعتباری و پدیده شاندیز در مشهد بود که «با تحریک برخی عوامل سودجو به ناآرامی کشیده شد که در پی آن نیروی انتظامی اقدام به  دستگیری سرکردگان آن کرد. برخی عناصر مخل آرامش قصد سوءاستفاده از این تجمع آرام سپرده‌گذاران را داشتند که با معرفی تجمع‌کنندگان توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند. این تجمع سرانجام پایان یافت و شرایط شهر مشهد به روال عادی بازگشت». سعید شیبانی، فرماندار نیشابور به تجمعاتی در نیشابور اشاره کرد و آن را به جنبش «نه به گرانی» وابسته دانست که میدان اصلی نیشابور برگزار شد که «مجوز نداشت و اعلام کردیم تا همشهریان نیز توجه کنند تجمعی که فراخوان آن در شبکه‌های مجازی داده شده بود، غیرقانونی است و مجوزی نگرفته ولی این تجمع شکل گرفت.» و «دستگیری صورت نگرفت و سعی شد علی‌رغم این که اطلاع‌رسانی شده بود که تجمع مجوز ندارد و غیرقانونی است… توصیه شد که متفرق شوند… با تجمع‌کنندگان حداکثر مدارا انجام شود و در کوتاه‌ترین زمان و به شکل مسالمت آمیز متفرق شوند.»در کاشمر، رئیس دادگستری آن دربارهٔ اعتراضات گفت که «به شدت با هنجارشکنان و برهم‌زنندگان نظم عمومی برخورد جدی می‌شود.» او از بازداشت چند نفر در آن شهرستان خبر داد. براساس گزارش‌ها، تجمع‌های اعتراضی روز ۸ دی در تعدادی از شهرهای ایران ازجمله کرمانشاه، همدان، رشت، اصفهان، اهواز، قم، ساری، زاهدان،قزوین، لرستان، قوچان و ساوه پس از تاریک‌شدن هوا نیز ادامه یافته‌است.شعارهایی از قبیل زندانی سیاسی آزاد باید گردد، یا مرگ یا آزادی، رضاشاه روحت شاد از تظاهرات مردم مخابره شد در ساری و قائمشهر درگیری با نیروی انتظامی مداوم بود.
با آغاز تظاهرات سراسری از ۷ دی برخی از خبرگزاری‌ها از تجمعات ایرانیان خارج از کشور مقابل سفارت‌خانه‌های ایران خبر دادند. برخی از این خبرها حاکی از تجمع معترضان ایرانی ساکن کشورهای اروپایی بود که در روز ۸ دی‌ماه در حمایت از معترضین داخل کشور در جلوی سفارت حکومت ایران در آن کشورها دست به برپایی تظاهرات زدند.