جمعه

اقدام برای کاهش اعدامهای بی دلیل و استبدادی

سالانه در کشورهای مختلف جهان انسان های بسیاری به شکل های مختلف جان خود را از دست می دهند. مرگ انسانها چه به صورت طبیعی و چه به صورت غیر طبیعی درد آور و ناراحت کننده است. زمانی که مرگ بر اثر طبیعی و یا بر اثر بیماری باشد قابل تحمل است اما اگر جان انسان ها توسط خود انسان گرفته شود به هر نحوی که باشد قابل تحمل نبوده و می بایست تلاش کرد تا انسان ها از مرگ های این چنینی نجات یابند. مسلما این قسمت از مرگها، برخلاف کرامت ذاتی انسان هاست به خصوص اینکه گرفتن جان انسانی به وسیله مجازات صورت گیرد.
می توان با استفاده از راه کارهای اصولی و علمی جلوی مرگ انسان ها را گرفت. کافی است فرهنگ مدارا را در بین مردمان کشورمان و یا دیگر کشورهای جهان ترویج دهیم و به فرزندانمان از کودکی مهربانی را بیاموزانیم و آنها را در مقابل مشکلات و فشارهای روحی خارجی قوی کنیم. در این میان حکومت ها نیز در فرهنگ سازی نقش بسیار مهمی را می بایست ایفا کنند. این امر باعث می گردد که از آمار جرم و جنایت کاسته شود و با کاستن جرم و جنایت می توان آمار مجازات های مرگ را نیز کاست و از طرفی باعث می گردد تا فرهنگ مدارا در حکومت نیز فرهنگ خشونت در استفاده از مجازات های سنگین و سلب حیات گردد.
ایران از جمله کشورهایی است که مرگ انسان را به عنوان یک مجازات قانونی به رسمیت شناخته است و راهکارهایی نیز برای نجات جان محکوم به اعدام پیش روی متهمین یا مجرمین گذاره است. در جستجوها و تحقیق هایی که در سالهای گذشته نموده ایم به این نتیجه رسیده ایم که در بسیاری از مواقع حتی مسولین کشور و بسیاری از قضات دادگاههای دادگستری تمایلی به صدور حکم اعدام و اجرای آن ندارند، اما چون در قانون راه دیگری به غیر از اعدام برای محکومیت فرد وجود ندارد، قاضی ناچار به صدور حکم اعدام می شود و یا اینکه فشارهای خارجی وی را وادار به صدور حکم اعدام می کند.
قانونگذار هر کشوری این امکان را برای مراجع عالی مانند رهبر یک کشور فراهم کرده است تا وی بتواند از عفو و بخشودگی استفاده کند و یا پرونده های قتل اعدام را در اختیار خانواده مقتول قرار داده است که می توان در شرایطی مجرمین را از مرگ نجات داد. گاهی متهمی دیوانه بوده است یا اینکه بی گناه به دادگاه فراخوانده شده است و گاهی نیز نمی تواند از وکیل حرفه ای و متخصص استفاده کند. در این طرح ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا واقعیت ها را به درستی نشان دهیم و نگذاریم افراد محکوم به اعدام گشته و حکم اعدام نیست به محکومین اعدام اجرا گردد.

داستان کمپین:

این طرح ادامه تلاش موفقیت آمیزی است که در رابطه با نجات جان کودکان زیر ۱۸ سال از مرگ در سالهای بعد از ۱۳۸۴ در ایران صورت گرفته است. فعالیتهای ما در راستای نجات جان انسان ها در تمام موارد خواهد بود که در آنها مدارا و تحمل فرد یا حکومت تاثیر در مرگ انسان دارد. ما به دنبال این هستیم که آستانه تحمل انسان ها را افزایش دهیم و خشونت را از جامعه بکاهیم. به عنوان مثال در نزاع های خیابانی و دعاوی خانوادگی که بیشترین آمار قتل و اعدام را به خود اختصاص داده است را مورد بررسی کارشناسی قرار می دهیم و کارشناسان سازمان مدارای جهانی راهکارهای مهم و موثری را در کاهش جرم ارائه خواهند داد. اما در این بین موضوع گرفتن جان آدمی توسط دیگری با قصد و انگیزه قبلی و برنامه ریزی شده رسمی و دولتی برایمان بسیار مهم تر خواهد بود و به دنبال این خواهیم بود که در کنار احترام به حقوق تمام افراد، با کمک های مردمی، سازمانهای مختلف به دنبال آن باشیم که جان محکوم به اعدام را از طریق راهکارهای زیر از مرگ نجات دهیم. 

روش اصلی برای محدود کردن اعدام در اصل تمرکز بر حق زندگی و نجات جان انسان ها از مرگ بود.
اگر به تاریخ جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مجازات اعدام مراجعه کنیم خواهیم دید که پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ نه تنها از میزان اعدام ها و نیز جرایمی که مجازات انها اعدام است کاسته نشده است، بلکه روز به روز بر آمار اعدام ها اضافه شده است و هم دایره اعدام در مورد جرایم بیشتر و گسترده تر شده است. به عنوان مثال در رابطه با اعدام در جرم قاچاق مواد مخدر با اینکه جمهوری اسلامی اعلام می نماید که با جدیت با مواد مخدر مبارزه می کند و سالانه بسیاری از کشورهای جهان جمهوری اسلامی را از نظر مالی برای مبارزه با مواد مخدر حمایت می کنند، نه تنها از میزان اعدام کاسته نشد و دایره جرایم کمتر نشد بلکه در هر سال اعدام ها افزایش یافت و مهم تر اینکه مجازات اعدام در جرایم مواد مخدر از نظر قانونی تشدید شد. 

در حال حاضر نمی توان هیچ سازمان و یا مرجع و نهادی را یافت که به صورت حرفه ای و کارشناسی شده بر روی کاهش اعدام فعالیت نماید. سازمان هایی که فعالیت می کنند صرفا فعالیت های خود را محدود به صدور نامه، بیانیه و گزارش نموده اند. حتی بزرگ ترین سازمانهای بین الملی برنامه مشخص و کارآمدی برای حذف اعدام ارائه نداده اند و از طرفی صرف نوشتن نامه، بیانیه و گزارش را نمی توان فعالیت مثمرثمر برای حذف اعدام به حساب آورد. 
تاسف بار است که بگوییم از لحاظ رتبه بندی جهانی کشورمان یکی از بالاترین آمار اعدامها را به خود اختصاص داده است. ما یقین داریم که ایرانی ها در بین دیگر کشورهایی که مجازات اعدام را در خود دارند از این آمادگی برخوردارند که مجازات اعدام را محدود و در مواردی حذف نمایند و این گروه در این طرح به دنبال این هستند که آمار اعدام در کشورمان را کاهش دهند.

ما یقین داریم که می توان مجازات اعدام را در کشورهای غیر اسلامی حذف و در کشورهای اسلامی محدود نمود و یا اینکه در یک شرایط خاص حذف کرد. برای اینکه مجازات اعدام را حذف و یا محدود کرد نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و صحیح با سیاست های اجتماعی و مدنی است. با تلاش مدنی می توان مجازات اعدام را کاهش داد و مبارزه سیاسی نه تنها نقشی در حذف مجازات اعدام به خصوص در ایران ندارد بلکه باعث بالا رفتن میزان مجازات اعدام می گردد. تجربه در کشور ایران نشان داده است که تلاش مدنی در رابطه با ایران بسیار موثر بوده است که نتیجه آن محدود کردن اعدام برای کودکان و سنگسار شده است.

افراد بسیاری چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور ایران ارزو می نمایند که مجازات اعدام از قوانین تمام کشورهای جهان حذف گردد و برای رسیدن به این آرزو نیز تلاش می کنند. هنرمندان در رشته های مختلف، ورزشکاران، بازیگران سینما و موسیقی دانهای بسیاری هستند که مایلند برای نجات جان انسان ها زمان های طولانی را صرف کنند. به عنوان نمونه اگر تلاش و کوشش این قشر از افراد جامعه نبود و رسانها در داخل کشور اطلاع رسانی نمی کردند، مجازات اعدام برای کودکان زیر ۱۸ سال و سنگسار در ایران حذف و محدود نمی گردید.

هدف کمپین حق زندگی:

هدف از اجرای کمپین حق زندگی، نجات جان انسانهایی است که در آستانه مرگ قرار دارند و عمده تمرکز نیز بر مجازات مرگ و موضوعاتی است که در آنها مدارا نقش اساسی در پیش گیری از مرگ دارد. اگر بخواهیم واقع بینانه به موضوع اعدام در کشورهای اسلامی بنگریم امکان حذف کامل مجازات اعدام به صورت کامل به خصوص در زمینه قصاص در کوتاه مدت وجود نخواهد داشت، اما امکان محدود نمودن آنها و نجات جان انسانها در همه جرایم وجود دارد.

در رابطه با محدود کردن اعدام می توان نسبت به برخی از جرایم و موضوعاتی که حساسیت زا نیستند فعالیت کرد و حتی خواستار تغییر قانون شد. به عنوان مثال در رابطه با قتل عمد، قانون به قاضی این اختیار را داده است که اگر کسی دیگری را حتی اگر عمد در کشتن نداشته باشد به قتل رساند ـ البته به غیر از جرایم رانندگی و حوادث ناشی از کار ـ به مجازات اعدام که در ایران به قصاص تعبیر شده است محکوم نماید. آمارهای غیر رسمی در پرونده هایی که داشته ایم و آماری که از صفحه حوادث سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱ استخراج شده است، نشان می دهد که ۹۵ درصد از کسانی که در ارتباط با قتل محکوم به اعدام می شوند کسانی هستند که انگیزه و عمدی در ارتکاب جرم نداشته اند در صورتی که طبق اصول جزایی فردی که عمد در ارتکاب جرم ندارد را نمی توان به اشد مجازات محکوم نمود. این موضوع یکی از مواردی است که در این کمپین بر آن تمرکز خواهد شد. 

در پرونده های قتل می توان گروهها و تیم هایی را تشکیل داد که رضایت خانواده مقتول را برای گذشت از قصاص جلب نمایند. همچنین در موضوع قاچاق مواد مخدر که بالاترین آمار اعدام های ایران را در سالهای گذشته به خود اختصاص داده است به دلیل اینکه فاقد پشتوانه شرعی است و عمده کسانی که مرتکب قاچاق مواد مخدر می شود دارای مشکلات اقتصادی هستند، با یک برنامه ریزی مشخص می توان اعدام را در این بخش حذف کرد و یا از طرق عفو جان متهمین و مجرمین را از مرگ نجات داد.

نحوه اجرای طرح و رسیدن به هدف:

ضمن اینکه در این کمپین به دنبال این هستیم که خشونت را در جامعه کاهش داده و آستانه تحمل افراد را افزایش دهیم در بخش جرایم و مجازات ها موارد زیر مورد توجه قرار می گیرد..
ـ شخصیت مجرم و وضعیت اجتماعی آنها
متهمین و مجرمینی که با مرگ مواجه هستند را شناسایی و معرفی کنید…
یکی از موضوعاتی که در تلاش برای کاهش و یا حذف اعدام مورد غفلت قرار می گیرد، شخص مجرم است. نیروی اصلی برای نجات متهم و یا مجرم می بایست بر روی شخص و شخصیت مجرم تمرکز داشته باشد. تاکنون در کشور ایران به خصوص پس از انقلاب اسلامی بر روی مجرم به غیر از اعدام کودکان، تمرکزی به صورت حرفه ای و سازمان دهی شده صورت نگرفته است. دستگاه قضایی بیش از هر چیز به جرم به عنوان یک پدیده ناهنجار در جامعه و نیز مجازات به عنوان یک ابراز پیش گیرنده از وقوع جرم می نگریست.

در رابطه با کودکان سعی و توان بر این بود که اولا به بررسی شخصیت مجرم پرداخته شود و ثانیا، وضعیت اجتماعی مجرم مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این کمپین ما نیاز داریم که برای هر فردی که مرتکب جرمی می شود که آن جرم مجازات اعدام دارد، پرونده شخصیت تشکیل داده و وضعیت اجتماعی وی و نیز شرایطی که مرتکب جرم شده است را مورد تجزیه و تحلیل کارشناسانه قرار دهیم. از این طریق ما می توانیم ریشه های اصلی جرم را یافته و با استفاده از کارشناسان جامعه شناسی، جرمشناسی، روانشانی راهکارهای اصولی برای کاهش جرم را ارائه دهیم. در حقیقت این کمپین نشان خواهد دارد که برای از بین بردن جرم و نیز مجازات های ناعادلانه می بایست به دنبال ریشه های اصلی جرم رفت. می بایست به دنبال این بود که مساله را حل کرد و نباید صورتمساله را با استفاده از مجازات های سنکین مانند اعدام پاک نمود. 

یاری و حمایت فعالین مدنی و سیاسی در این مورد باعث می گردد که افکار عمومی به سوی بخشش و نه به اعدام، جلب گردد و جنبش بزرگی در جامعه و مابین مردم ایجاد گردد. باید در نظر داشت که برای موفقیت در این طرح می بایست توجه نماییم که هر کدام از مجرمین وضعیت خاص خودشان را دارند و می توانیم به صورت قاطع بگویبم که می توان بر روی ۹۵ درصد آنها پرونده شخصیتی تشکیل داد و کار روانشانسی و جرمشناسی بر روی متهمین و مجرمین انجام داد.
شخصیت مجرم، به خصوص مجرمی که قصد قتل ندارد ولی عملی که انجام داده است نوعا کشنده بوده می بایست دارای اولویت باشد و در کنار این موضوع نحوه رسیدگی قضایی به اتهام های متهم و اینکه متهم و مجرم از دادرسی عادلانه و منصفانه برخوردار باشد و شناسایی متهمین و مجرمین بی گناه نیز دارای اهمیت است.
ما در این طرح برای ترویج فرهنگ مدارا را در خانواده، جامعه و حکومت نیز تلاش خواهیم کرد.

ـ پیش گیری از خشونت

تلاش کنیم مدارا را جایگزین خشونت نمایید ….
زمانی که حکومت رفتار خشونت آمیز در مقابله با جرم از خود نشان می دهد این رفتار به عنوان یک فرهنگ در جامعه بروز پیدا می کند. در رابطه با کودکان زیر ۱۸ سال یکی از کارهایی که انجام شد از بین بردن خشونت علیه کودک توسط حکومت بود. هر چند در این رابطه می بایست کار مستمر انجام شود.
در این کمپین تلاش نماییم که خشونت را در خانه، جامعه و حکومت کاهش دهیم و دولت را مکلف کنیم که با فرهنگ سازی صحیح و استفاده از امکانات رسانه ای بر روی موضوع مدارا متمرکز شود.
برای اجرای این طرح تشریفات و پروسه زیر قابلیت اجرا پیدا می کند. البته ناگفته نماند که این طرح بیش از هر چیز یک کار عملی و نظری گروهی خواهد بود.

بخش عملی:

همانطور که مرقوم گردید تمرکز اصلی بر مجرم و جامعه است با این توضیح که تمرکز بر حکومت ( همانطور که بسیاری از سازمان ها و نهادهای مخالف اعدام تاکنون به آن تمرکز نموده اند ) نه تنها تاکنون نتوانسته نتیجه مثبتی به همراه داشته باشد. بلکه نتیجه معکوس داشته است به عنوان مثال در خصوص جرم مواد مخدر در سال ۲۰۱۰ مجازات اعدام تشدید و گسترش یافت و در مورد جرایم حدود نیز جرم هایی که پیش تر مجازات اعدام نداشتند، برایشان مجازات اعدام در نظر گرفته شد و در مورد جرایم رایانه ای و اقتصادی هم همینطور شد. اما در خصوص اعدام برای کودکان و سنگسار چون تمرکز اصلی بر مجرم و جامعه و تغییر فرهنگ منع خشونت بود موفقیت هایی صورت گرفت.

تمرکز بر متهم یا مجرم و شناسایی آن

شناسایی مجرم قدم اول انجام این طرح برای تشکیل پرونده شخصیتی است. نباید منتظر بمانیم که فرد محکوم به اعدامی را به پای چوبه دار ببرند یا اعدام کنند و سپس صرفا اعتراض به این امر نمایید. می بایست پیش از اینکه اتفاقی رخ دهد به متهم یا مجرمی که نیاز به حمایت دارد به انحا مختلف و در حد توان کمک کنیم. 
اینکه چه نوع مجرمی را می بایست شناسایی کرد نیز دارای اهمیت است. جرم هایی که مجرمین انجام می دهند متفاوت است. در رابطه با جرم قتل اولویت یا متهمین و مجرمینی است که به صورت غیر عمد مرتکب قتل شده باشد به عبارت دیگر مجرم یا متهمی را یافت که قصد و انگیزه قتل نداشته است و در یک موقعیت حساس و خاص مرتکب قتل شده یا بی گناه باشند. 

طبق قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران، قتل در چهار مورد عمدی محسوب می شود. 

اول آنکه ـ هرکاه مرتکب با انجام کاری قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی معین یا فرد یا افرادی غیر معین از یک جمع را داشته باشد و در عمل نیز جنایت مقصود واقع شود، خواه کار ارتکابی نوعا موجب وقوع آن جنایات بشود، خواه نشود. 
دوم ـ هر گاه مرتکب، عمدا کاری انجام دهد که نوعا موجب جنایت واقع شده، می گردد، هرچند قصد ارتکاب آن جنایت را نداشته باشد. 

سوم‌ ـ هرگاه مرتکب قصد ارتکاب جنایت را نداشته و کاری را هم که انجام داده است، نسبت به افراد متعارف نوعا موجب جنایت واقع شده، نمی شود. لیکن در خصوص مجنی علیه، به علت بیماری، ضعف، پیری یا هر وضعیت دیگر و یا به علت وضعیت خاص مکانی یا زمانی نوعا موجب آن جنایت می شود، مشروط بر آنکه مرتکب به وضعیت نامتعارف مجنی علیه یا وضعیت خاص مکانی یا زمانی آگاه و متوجه باشد. 

و چهارم ـ هرگاه مرتکب قصد ایراد جنایت داشته باشد، بدون آن که فرد یا جمع معینی مقصود وی باشد، و در عمل نیز جنایت مقصود واقع شود، مانند این که در اماکن عمومی بمب گذاری کند. 

ملاحظه می فرمایید چنانچه فردی دارای قصد و انگیزه مجرمانه هم نباشد امکان دارد به عنوان متهم به قتل عمد محاکمه و به اعدام محکوم می شود. این دست از مجرمین که محکوم به اعدام می شوند بیش از ۹۰ درصد اعدام ها را در بر می گیرند و در این طرح یک قسمت از هدف ما بررسی پرونده های این دست مجرمین است چرا که انها بدون قصد مجرمانه قتل مرتکب عملی مجرمانه شده اند که می توان در راستای حذف اعدام در این موارد به نتیجه رسید.

در ایران افراد بسیاری با محاکمه در درهای بسته به اتهامات جنسی از جمله لواط، زنا، تجاوز، مجاربه به اعدام محکوم می شوند و حکم اعدام انها اجرا می شود بدون اینکه کسی متوجه این موضوع گردد. لازم است این دست از پرونده ها را نیز شناسایی کنیم و برای نجات این دست از متهمین و مجرمین تلاش نماییم. 
در مورد موارد مخدر به راحتی می توان مجازات اعدام را با برنامه ریزی مشخص و کارامد تا حدودی حذف کرد چرا که این جرم و مجازات آن ریشه شرعی ندارد و حساس کردن جامعه نسبت به این موضوع برای حذف اعدام امکان پذیر است.

در خصوص جرایم مواد مخدر نیز می توانیم به مجرمانی اشاره کنیم و مورد هدف قرار دهیم که از روی اجبار و ناچاری و به دلیل فقر مرتکب عمل مجرمانه شده اند که اغلب به همین صورت هستند. به خصوص اینکه در حال حاضر حمل و نگهداری و فروش حتی سی گرم حشیش که در کشور هلند آزاد است در ایران برابیش مجازات اعدام در نظر گرفته شده است. 
در جمهوری اسلامی افرادی هم هستند که به دلیل یک عقیده سیاسی محاکمه و به اعدام محکوم می شوند. با تحلیل پرونده شخصیتی آنها نیز می توان در یک زمان مناسب فرهنگ اعدام این دست از افراد را در جامعه تغییر داد چه بسا که در این زمینه نیز کارهای بسیار مناسب و مهمی صورت گرفته است. به عنوان مثال فردی به نام خالد حردانی در یک پرونده هواپیماربایی به اعدام محکوم شد. در این پرونده افراد بسیاری اعم از وکلا، هنرمندان و فیلم سازان دخالت نمودند و کارگرادن معروف سینما به نام آقای کیارستمی فیلمی به نام ارتفاع پست در رابطه باموضوع پروندهساخت که بازتاب بسیار خوبی در ایران داشت و در نهایت نیز با عفو رهبری اعدام خالد به حبس تبدیل گردید.
می تواند با نوشتن یادداشت های کوتاه، مقاله، داستان و ساخت فیلم و غیره برای نجات جان انسان ها به صورت کلی تلاش کرد.

چه کسانی در این طرح بیشترین سهم و تاثیر را خواهند داشت:

وکلای دادگستری ـ 
بسیاری از کسانی که متهم به ارتکاب جرم می گردند و در نهایت به اعدام محکوم می شوند از دادرسی عادلانه برخوردار نیستند. از جمله اینکه از همان ابتدا وکیل دادگستری ندارند و در طول دادرسی هم به دلیل فقر مالی که دارند نمی توانند از وکیل دادرسی مجرب استفاده کنند. مضاف به اینکه متهمی که در داخل زندان بوده و هیچ پشتوانه ای ندارد نمی تواند صدای دادخواهی خود را به گوش کسی برساند. این متهم می بایست به درستی مورد تحلیل کارشناسی قرار گیرد و در این رابطه وکلای داگستری که بعضا به موضوعات جرمشناسی مسلط هستند می توانند در پیشرفت این طرح و نجات جان موکلین خود کمک کنند.

در این طرح می بایست برای افرادی که از وکیل دادگستری متبحر برخوردار نبوده اند وکیل دادگستری نیز معرفی نمود یا حتی با وکیل متهم و یا مجرم ارتباط برقرار کرد و در رابطه با پرونده شخصیت متهم کار تحقیقی انجام داد. با حمایت از وکلای دادگستری در این نوع پرونده ها می توان در طول مدت کوتاهی افکار عمومی را از خشونت به مدارا تغییر دارد. وکلای دادگستری برای آنکه موکلشان از مرگ نجات یابد می توانند برای این طرح بسیار موثر باشند. در این طرح ما با کمک وکلای دادگستری تلاش می کنیم که از تعداد اعدام ها به هر نحوی کاسته شود به عنوان مثال در پرونده های قتل می تواند رضایت خانواده مقتول را جلب کرد و به این طریق فرد از مرگ نجات می باید. راهی که برای نجات محکوم به اعدام در این مورد پیموده می شود، افکار عمومی را نیز با خود در جهت حذف اعدام به پیش می برد. 
از این روی از وکلای دادگستری درخواست می شود که این گروه را برای نجات جان انسان ها از مرگ یاری نمایند.

فعالین حقوق مدنی و سیاسی ـ 
فعالین مدنی و سیاسی به دلیل اینکه این پروژه سیاسی نیست و یک عمل انسانی و در جهت منافع مردمان یک کشور به حساب می آید می توانند همکاری خوبی نمایند. فعالین مدنی و سیاسی می توانند بخشی از تغییر فرهنگ خشونت را به عهده گیرند. آنها می توانند چند نقش بسیار عمده در این پروژه داشته باشند. نقش اول در داخل ایران است که با ارتباط گیری با روزنامه نگاران و رسانه های خبری موضوع حمایت یک محکوم به اعدام را در داخل ایران منتشر می کنند و نیز گروههای کوچکی را برای حمایت از محکوم به اعدام و همچنین خانواده قربانی جرم فراهم می کنند.

روزنامه نگاران ـ 
وجود چند خبرنگار حرفه ای در روزنامه های ملی و محلی و انعکاس پرونده شخصیت متهم و اینکه متهم به دلایل شخصیتی مستحق اعدام نیست، می تواند در از بین بردن خشونت موثر باشد چرا که با این طریق جامعه را درگیر یک معظل اجتماعی کرده و حس انسان دوستی را نسبت به متهم تقویت می کنیم و در نتیجه آنها هستند فشارهایی که از طریق حمایت های اجتماعی صورت گرفته تبدیل به فشارهای سیاسی کرده و افکار مسولین را نیز در جهت تغییر روش خود و به خصوص تغییر قانون تحت تاثیر قرار می دهند.

دولت ها ـ
زمانی که پرونده های از نوع آنچه گفته شد مطرح گردد، دولت های کشورهای دیگر ناخودآگاه و بر اساس خواست مردم یک کشور و نیز سازمان های بین المللی وارد تلاشی گسترده برای از بین بردن خشونت می شوند. این عمل باعث می شودکه بتوانیم بر افکار و عقاید کشورهای اسلامی نیز تاثیر بگذاریم.

بخش نظری

در کنار فعالیت های عملی، نمی توان فعالیت های علمی را نادیده گرفت. در این رابطه می توان یک تیم تحقیقاتی متشکل از متخصصین روانشناسی، جرمشناسی و جامعه شناسی تشکیل داد. زمانی که ما پرونده های شخصیتی متهمین را جمع آموری می کنیم تیم تحقیقاتی بر روی پرونده های شخصیتی کار کرده و با دلایل مستند افکار عمومی را تغییر خواهد داد. 

در این راه می توان کتاب های داستان کوتاه، کتاب های حقوقی، ترجمه کتاب های جنایی مربوط به این موضوع و فیلم مستند و انیمشن و فیلم های آموزی ساخت. برای اینکه مقامات جمهوری اسلامی گمان نکنند که این پروژه یک پرژه سیاسی است، نیازی به برگزاری کنفرانس و سمینار و غیره در این رابطه بین فعالین یا محققین ایرانی نیست. 
این گروه می توانند نقش بسیار ارزنده ای در حذف اعدام و محدود کردن آن داشته باشند. کار دیگری که می توان در این گروه انجام داد معرفی راهکارهای لازم در رابطه با پیش گیری از وقوع جرم به دولت است. متاسفانه در زمینه های یاد شده تاکنون کمتر کار مفید انجام شده است که نیاز به گسترش چنین فعالیت های علمی و عملی است.

اعضای کمپین نجات انسانها عقیده دارند که صرفا با یک کار گروهی و برنامه ریزی شده می توان آمار اعدام در کشورمان را کاهش دهیم. ما در این کمپین نیاز به اطلاعات حقوقی، روانشناسی، جامعه شناسی و جرم شناسی افراد متخصص داشته و دست همه کسانی که می خواهند ما را برای رسیدن به هدفمان یاری کنند به گرمی می فشاریم. به ما ایمیل بزنید و از نزدیک ما را یاری کنید. هنرمند، وکیل دادگستری، خبرنگار، نقاش، موسیفی دان، خوانند، فیلم ساز، گرافیست و هر متخصصی که گمان می کند می تواند نقشی در فرهنگ سازی ارتقا مدارا و منع خشونت داشته باشد با ما تماس بگیرد و عضوی از خانواده این کمپین باشد.

سه‌شنبه

قتل شوانه قادری سبب ترفیع درجه شد

پس از گذشت هشت سال از قتل "شوانه سید قادر"، یک منبع نزدیک به خانواده این جوان مهابادی می گوید که قاتل آقای شوانه سیدقادر نه تنها مجازات نشده که ترفیع درجه نیز گرفته است.
یک منبع مطلع در این باره به NNS ROJ گفت: "علیرغم پیگیری های مکرر خانواده آقای سیدقادر، قاتل فرزندشان که هم اکنون در شهر خوی به سر می برد از سوی نیروی انتظامی از درجه گروهبانی به درجه سروانی ترفیع یافته است.

"
علی شیرزوانی"، که با نام "علی خطر" شناخته شده است به گلوله باران شوانه سیدقادر و قتل این جوان مهابادی متهم شده بود که علیرغم وجود مدارک و شواهد کافی در این باره، از سوی قوه قضائیه تبرئه و بیگناه شناخته شد.

چندین نفر شهادت دادە بودند که این گروهبان سابق نیروی انتظامی، شوانه سیدقادر را به قتل رسانده است.

شوانه سیدقادر در تاریخ ١٨ تیرماه سال ١٣٨٤ در یکی از محلەهای شهر مهاباد در کمین ماموران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی قرار گرفت و به قتل رسید. تیراندازی به سوی شوانه سیدقادر در حالی صورت گرفت که امکان بازداشت وی وجود داشت.

نیروی انتظامی پس از قتل او، جنازه این فعال مهابادی را به یک خودرو نظامی بسته و در سطح شهر مهاباد گرداندند.

قتل شوانه سیدقادر و گرداندن جنازه او در سطح شهر مهاباد و همچنین انتشار تصاویری از جنازه نیم متلاشی او، منجر به وقوع تظاهرات در مهاباد و برخی دیگر از شهرهای دیگر کردستان شد.

یکشنبه

پارلمان کانادا اعدام‌های دهه ۱۳۶۰ در ایران را «جنایت علیه بشریت» دانست



پارلمان کانادا در اوتاوا
 پارلمان کانادا، روز چهارشنبه ۱۵ خرداد با تصويب طرحی، اعدام زندانيان سياسی ايران در تابستان ۱۳۶۷ را «جنايت عليه بشريت» خواند و آن را محکوم کرد.
در اين لايحه، که تاييد هر سه حزب اصلی در پارلمان کانادا را به همراه داشت، همچنين آمده است: پارلمان کانادا «در بزرگداشت ياد آنهايی که در گورستان دسته‌جمعی خاوران و ديگر گورهای دسته جمعی ايران به خاک سپرده شده‌اند، روز اول سپتامبر را روز همبستگی با زندانيان سياسی ايران اعلام می‌کند».
گزارش حسن جعفری در مورد طرح پارلمان کانادا برای محکوم کردن اعدام های دهه شصت
اين نخستين بار است که اعدام‌های دهه ۱۳۶۰ در ايران از سوی کشوری ديگر به عنوان «جنايت عليه بشريت» قلمداد می‌شود.
پیشتر شماری از بازماندگان و خانواده های زندانيان سياسی که در دهه شصت در زندانهای جمهوری اسلامی اعدام و يا زير شکنجه کشته شدند، در نامه ای به احمد شهيد، گزارشگر ويژه سازمان ملل، خواستار رسيد گی به پرونده اين کشتارها و شناسايی عاملان و آمران آن شدند.
به نقل از رادیو فردا